![]()
|
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
منم غلام کسی که بود گدای حسین
دو چشم داده خداوند تا که گریه کنم
یکی برای حسن آن یکی برای حسین
یقین که آتش دوزخ حرام گردیده
به جسم آنکه بود یار آشنای حسین
برای بخشش کوه گناه یک راه است
بریز قطره ی اشکی تو در عزای حسین
کبوتر دل عشاق هر شب جمعه
نشسته است روی گنبد طلای حسین
خدا کند که شبی زائر حرم گردیم
و جان دهیم همان شب به کربلای حسین
به گوش جان تو اگر بشنوی هنوز آید
ز زیر نیزه و تیغ و سنان صدای حسین
شاعر :محمد رسول زاده
دلی كه سینه زن هر شب محرم شد
صدای هر تپشش ذكر یا حسینَم شد
به یاد غربت یك لحظة تو این گونه
بساط گریة هر روز من فرا هم شد
شبی كه در دل من خیمه زد غم از هر سو
دلم حسینیة بغض و آه و ماتم شد
فدای زلف پریشان تو كه بر نیزه
برای قافله سالاری تو پرچم شد
فرشته مثل رقیه سیاه می پوشد
حسین ! سایة تو از سر همه كم شد
همیشه هر شب جمعه امید دارم كه
دوباره زائر شش گوشة تو خواهم شد
قسم به عشق كه رنگ حسین می گیرد
دلی كه سینه زن هر شب محرم شد
شاعر :یوسف رحیمی
چقدر برای این ماه عزیز آماده ایم . می دونی محرم چند بخش داره می دونی یک بخشی از اون تا
بحال سهم حداقل 313 نفر نشده که اگه شده بود حالا امام عصر کنارمان بود اما بخش غذا ، آواز ،
خودنمایی نگو نه اینها بخش های محرم نیست چرا بلکه اینها بخش هایی از محرم دنیایی ماست یک
عده مان سرو دست می شکنیم محرم بیاید یک غذای حسابی بخوریم
نه اینکه آدمهای گشنه ای هستیم نه لذت این غذا بسیار است یک عده مان تمرین آواز می کنیم
سبک های جدید پاپ هم شد می خوانیم و دلدار دنیاییمان را جای شیر مرد عاشورا می گذاریم و
چشمانش را به رخ عالم و آدم می کشیم یک عده مان هم لحوف ابن طاووس برایمان سخت است ما نفهمیم
مردم هیچ گاه نمی فهمند پس ذوقی عمل می کنیم عاشورایی به تصویر می کشیم که خود امام حسین
علیه السلام هم تعجب می کند دروغ می گویم ، دروغ می بندیم ، غلو می کنیم ، پدرشان را از گور در
می آوریم و جلوی چشمشان می آوریم تا مجلس ،مجلس حسینی شود یک عده مان هم از تعصباتمان
می گوییم ، یک عده مان سبیلی چرب می کنیم که بله ماه محرم رسید منبری فلان بگیرم
بهتر است یا بمان بگیرم راستی خوب است بپرسم فلانی اسلامش چطور است مبادا بی سواد
مایه اش بیش از ماست و بی ادبی است بگویم که یک عده مان هم گوسفند وار نظاره گریم
می چریم ، بی خیال آب و دانه که به خوردمان می دهند میدانیم درست نیست ولی ما را چه به اعتراض
یک عده مان هم حساب می کنیم ببینیم چند شب روضه بگیریم اعتبارمان نزد عموم بیشتر می شود
یا نه اصلا امسال فلان آخوند را دعوت کنیم بهتر است در طول سال بیشتر به کارمان می آید
یانه حساب می کنیم چقدر خرج کنیم می توانیم خدا را راضی کنیم تا بی خیال ربا و خمس ، زکات ،
نماز وروزه مان شود ، والا هر کسی یک جور می پردازد چرا نماز بخوانیم 10 روز محرم روضه می گیریم
حسابمان صاف می شود ، آری حساب همگی ما صاف می شود ولی چه صاف شدنی
یک عده مان هم که بیش از اینها دستمان به دهانمان می رسد هیئتی بزرگ راه می اندازیم و بیش
از 30هزار نفر را روز عاشورا و تاسوعا شام و ناهار می دهیم ولی انقدر نمی فهمیم که مردم دیگر
گرسنه غذای عاشورا نیستند گرسنه معرفت عاشوراند ، پس یک آخوند عالم به دین را دعوت کنیم تا بگوید
چرا امام حسین علیه السلام با عزیزانش به کربلا رفت ، چرا هنوز زمان ظهور نرسیده چرا
در این زمان و با این سطح از آموزش هنوز کوفیان بیش از عاشورائیان هستند
بیاییم امسال حسینی شویم شاید لایق ظهور شدیم ، شایدلایق دیدار شدیم اگر ما اراده کنیم
ظهور نزدیکتر از محرم است
پارچه ی مشکی بردار و عزاخانه ی دلت را تا آنجا که جا دارد، سیاه پوش کن.
رخت عزا بر تن کن و بگذار اندوه دلت، رخ بتاباند.
تکیه ای علم کن و کتیبه هایی برای عزا بر در و دیوارش بکوب.
زیر لب شعر محتشم بخوان.
لذت های زندگی را کنار بگذار و خور و خواب را کم کن.
عاشورا بخوان و بگو بابی انت و امی، پدر و مادرم به فدایت؛ اما این بار عمیق تر از هر زمان دیگری به گفته ات فکر کن، پای عمل که برسی حاضری جان عزیزترین کسانت را در راه او تقدیم کنی؟ جان خودت را چه طور؟
خداوند خودش می فرماید: بگو اگر پدران و پسران خود را بيش از خدا و رسولش و جهاد در راه او دوست داريد، منتظر باشيد تا خداوند مطلب مورد نظر خود را انجام داده (و شما پشيمان و زيانكار شويد).
اگر این روزها در جرگه دوستان محزون آل محمد(ص) هستی، این را بدان که برای حسین(ع) کارهای دیگری هم هست که باید انجام داد:
1. این روزها بايد مقدارى از لذائذ زندگى را كه از خوردن و نوشيدن و حتى خوابيدن و گفتن بدست مى آيد ترك کنی و مانند كسى باشی كه پدر يا فرزند خود را از دست داده است.
2. دعاى اول ماه را بخوان تا حاجاتت برآورده شود ودور از هر آفت دینی و دنیایی در نهایت سلامتى باشی.
3. در دهه اول ، هر روز امام حسين (عليه السلام ) را با زيارت عاشورا زيارت نمايی و مراسم عزا بر پا کنی و یا اگر نمی توانی در سایر مراسم های عزا شرکت کنی.
4. روز سوم را روزه بگیر، در روايت آمده است : حضرت يوسف (عليه السلام ) در اين روز از چاه خارج شد. و اگر كسى اين روز را روزه بگيرد، خداوند مشكل او را برطرف نموده و سختيها را بر او آسان مى نمايد.
5. در روایت آمده است: : مستحب است تمام ماه را روزه بگيرید. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روايت مخصوص داريم اما احتياط اين است كه روز عاشورا را روزه نگيرد ولى از خوردن و آشاميدن تا عصر خوددارى نمايد و آنگاه چيزى بخورد يا بياشامد بجهت اين كه امام حسين (عليه السلام ) و ياران حضرت در عصر از غصه هاى اين دنياى پست رهايى يافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود كه عبارت بود از ديدار خداوند بزرگ ، رسيدند. و شايد بهمين جهت است كه دوستان عزادار آن حضرت (عليه السلام ) در عصر اين روز غم و غصه آنها كاهش پيدا كرده و از بين مى رود.
6. بايد در روز تاسوعا، عاشورا و شب يازدهم نان خالى بخوری و در روز عاشورا، تا عصر خوردن ، آشاميدن و حتى سخن گفتن - مگر آن كه لازم باشد - و ديدار با برادران دينى را ترك كنی و آن روز را روز گريه و اندوه خود قرار دهی.
7. همدردی و مواسات با امام حسین(ع) که برای دوری از هلاکت پیروانش و برای رهایی آنان از تشنگی در قیامت و نوشیدن از ظرفی که با مشک مهر شده، خود و عزیزانش را فدا کرد.
از سر صدق و با نهایت خلوص بگو: ای كاش، بجاى تو تمام اين بلاها بر سر من آمده و فداى تو مى شدم! كاش خويشان و فرزندان من بجاى خويشان و فرزندان تو كشته و اسير مى شدند! كاش تير حرمله - كه لعنت خدا بر او باد - سر شيرخوار مرا مى بريد! كاش فرزندم ، على بجاى فرزند تو قطعه قطعه مى شد! كاش جگر من از شدت تشنگى تكه تكه مى شد! كاش از شدت تشنگى دنيا بر چشمم تيره و تار مى شد! كاش من درد اين جراحتها را تحمل مى نمودم ! كاش آن تير به گلوى من مى نشست ! و جان مرا مى گرفت ! كاش خانواده و خواهران و دختران من در ذلت اسارت افتاده و آنها را مانند كنيزان در شهرها گردانده ولى خويشان تو در خوارى و ذلت نمى افتادند! كاش وارد آتش شده و شكنجه مى شدم ولى اين مصيبتها به شما وارد نمى شد.
اگر اين سخنان را صادقانه بگويى، تو را پذيرفته و بخاطر دوستی راستين با بزرگوارترين سادات تو را در جايگاه راستگويان با آنان همنشين مى گرداند. ولى جدا از فريبكارى با اين سخنان بپرهيز زيرا ممكن است وقتى مى گويى: حاضرم اين بلاها را بجاى امام (عليه السلام ) تحمل نمايم، اما به راستی توان یک صدم آن را هم نداری و در اين صورت بجاى اين كه به جايگاه صدق و درجه صديقين برسى به ذلت دروغ و پايينترين درجات منافقين مى رسى. پس فقط بگو: كاش با تو بوده، در مقابل تو كشته شده و به سعادت بزرگى مى رسيدم.
8. شب عاشورا تا صبح پيش قبر امام حسين (ع) بمان. شيخ صدوق و شيخ طوسى از معصوم (عليه السلام ) روايت نموده اند كه: كسى كه در شب عاشورا، امام حسين (عليه السلام ) را زيارت نمايد و تا صبح در كنار قبر او بماند، خداوند در روز قيامت او را برمى انگيزد در حاليكه آغشته بخون امام حسين(ع) بوده يا خداوند را در روز قيامت ديدار مى كند در حاليكه آغشته بخون خود مى باشد.
و در آخر روز عاشورا زيارت تسليت را بخوان و روز عاشورا را با توسلى كامل به حمايت كننده و پناه آن روز كه معصومين (ع) مى باشند به پایان برسان و در توسل، اصلاح حال و پذيرش عزادارى را بخواه و از كوتاهى خود معذرت بخواه.
منبع: المراقبات، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، باب مراقبات ماه محرم
بازنویسی اریحا
بر من لباس نوکری ام را کفن کنید / نوکر بهشت هم برود باز نوکر است…
::
::
این نیزه مرا به عشقتان میدوزد / در عمق وجود شعله می افروزد
امسال اگرچه در زمستانم باز / از بردن اسم تو لبم می سوزد…
::
::
گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست
علم فاطمه دست قلم عباس است…
::
::
ای اتصال نوری ما تا خدا حسین
بی تو نبود خلقت ما کیمیا حسین
روشن تر از درخشش خورشید مشرقین
در جان ماست نور جمال شما حسین
ایام عزاداری سیدالشهدا تسلیت باد
::
::
همواره تجسم قیام است حسین
در سینة عاشقان، پیام است حسین
در دفتر شعر ما، ردیف است هنوز
دل چسبترین شعر کلام است حسین
::
::
دو تا کبوتر من قابل ضریح تو نیست / اگر به خاک می افتند هم فدای حرم…
::
::
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند . . .
::
::
هر قدم قافله سوی خزان میرود / مشک به مهمانی تیر و کمان میرود . . .
::
::
دلم دریاچه ی غم شد دوباره / قد آیینه ها خم شد دوباره
صدای سنج و دمام اومد از دور / بخون ای دل محرم شد دوباره . . .
::
::
منم نواده ی هاجر که پیش چشم ترم / به مذبح آمده این بار هر دو تا پسرم . . .
::
::
دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود / دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین / ایام عزا و غصه آغاز شود
::
::
چشمان زمین دوباره تر خواهد شد
ماه از سر شب بدون سر خواهد شد
تاریخ دوباره به خودش می لرزد
شق القمری بزرگتر خواهد شد . . .
::
::
بار بگشایید اینجا کربلاست
آب و خاکش با دل و جان آشناست
تا قیامت کربلا ماتم سراست
حضرت مهدی «حسان» صاحب عزاست
::
::
فقیر روی حسینم که قبله ام عشق است
گدای کوی حسینم که قبله ام عشق است
به لطف دوست منم از تبار احبابش
محب کوی حسینم که قبله ام عشق است
::
::
هر که مرا به روضه تو راه داده است
تاج محبت تو به فرقم نهاده است
از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما
تصویری از عزای محرم فتاده است . . .
::
::
السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن
::
::
هم «حیّ علی الفّلاح» او خونین بود
هم سجده بی سلاح او خونین بود
افسوس که چند ساعتی بعد نماز
پیشانی ذوالجناح او خونین بود . . .
::
::
قلبها برای آرامش
دستها برای حک کردن عشق بر روی سینه
عقل در انتظار جنون
نفس ها به شماره افتاده
آری “محرم” آمده . . .
::
::
السلام علیک یا أباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا
سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلى علی بن الحسین
وعلى أولاد الحسین
وعلى أصحاب الحسین
::
::
سلام من به محرم، محرم گل زهرا
به لطمه های ملائک، به ماتم گل زهرا . . .
::
::
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
::
::
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …
::
::
بمان که روشنی دیده ی ترم باشی
شبیه آیینه ای در برابرم باشی
هوای خیمه ی من بی نگاه تو سرد است
بمان که ممایه ی دل گرمی حرم باشی
تو آفتابی و بالای نیزه هم که شده
بمان که روشنی دیده ی ترم باشی